یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

این روزها - 15/12/88

این روزها 

انگار سبک ترم 
می توانم خودم را بزنم به بیخیالی 
و به کابوس هایم بگویم: 
-
مشترک مورد نظر در دسترس نمی باش - 
انگار شبها کوتاهتر شده اند 
و روزها روشن تر 
-
حتی یکبار آخر فیلم،اینگرید برگمان، کنار همفری بوگارت ماند- 
گاهی فکر می کنم 
خواب هستم 
و هی می ترسم کسی مرا بیدار کند... 
این روزها بهانه ی خنده هایم 
بیشتر شده اند 
دوستانم می گویند 
حالت انگار خوب است 
و من لبخند می زنم 
این روزها 
رویاهایم 
بلند،پرواز می کنند. 
و من هی خیال می بافم... 
این روزها دوباره 
کودک شده ام انگار
... 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.