یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

شاید این پایان،تنها راه شروع دوباره بود؟

هر چقدر

در خوابهایم

از کابوس های بزرگ

به کوچه های کودکیم فرار می کنم

باز این طوفانی که در چشمانم خانه دارد

پیدایم می کند...

گاهی،

در آیینه کس دیگری را می بینم:

ببری خسته و زخمی

که روزمرگی اسیرش کرده است...

اما این روزها

حس سیمرغی را دارم

که مرگش

پروازی دوباره را

بشارت میدهد....

نظرات 2 + ارسال نظر
sajjad پنج‌شنبه 10 مرداد 1392 ساعت 10:38 http://www.cloob.no1-space.ir/

سلام وبلاگ جالبی دارین..
شمام به جمع ما در جامعه مجازی فضای شماره یک (فیــــسبوک ایرانیان) بپیوندید http://www.cloob.no1-space.ir
ممنون :)

Lidoma پنج‌شنبه 10 مرداد 1392 ساعت 10:03 http://lidomadl.com

سلام دوست من.وب زیبایی داری.خوشحال میشم به منم سر بزنی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.