یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

شبانه ( قصه مردی که امشب می میرد)

حس و حال من

غروب جمعه ای بارانی است...

تمام شب

دنبال آرامشی گم کرده،

تمام این گذشته ی خاکستری را

راه رفتم...

من،

همه ی این بغض همیشگی را

مرور کردم

و فهمیدم سالهاست که مرده ام...

 

سکوت می کنم

اشک دم پنجره ی چشمانم

به انتظار نشسته است...

نظرات 1 + ارسال نظر
پرنسس سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 10:15 http://pranses1368.mihanblog.com/

وبلاگت خبرنامه نداره از آپ شدنش خبردار بشم؟
از امروز یکی از طرفدارای وبلاگت شدم.
لطفا وبلاگت رو توی دایرکتوری سایتم لینک کن
متنظرتم.

نه متاسفانه انگار نداره. ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.