یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

شعر کلافه

در سرم،
کلاغ های 
پایانی قصه های بی پایان،
خانه شان را طلب می کنند.
بر لبانم
واژه ها
پا به پا می کنند
از اضطراب شعرهای
نیامده...
در دلم اما
غمی عجیب
حکمرانی می کند...
گاهی،
پر میشوم
از واژه و سکوت
از اشک و لبخند
از همین تناقض های ساده ی همیشگی!
از خودم به خودم فرار میکنم...
خسته ام!
می خواهم بروم،
می خواهم بمانم
نمی دانم!
چشمانم را می بندم
دنیا خاموش می شود 
صدا ها نه...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.