یک شاعرانه ی آرام

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی
یک شاعرانه ی آرام

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

دنیای یک نفره ی من

گاهی
از بین سکوت دو واژه
سقوط می کنم،
و جهانم،
پر میشود از فریاد سکوتی بی انتها؛
و فراموش می کنم
که اشک را برای بغض،
کلمه را برای آدمی
و آدمی را برای تنهایی
آفریده اند...

شبانه

همیشه خنده هایم به گریه میرسد
اشک هایم به سکوت،
سکوتم به....
نه!این پایان شعر من است...
همیشه سکوتم به سکوت ختم میشود...

انتظار

هزار و یک...
هزار و دو.....
هزار و سه....
هزار و چهار....
.