یک شاعرانه ی آرام

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی
یک شاعرانه ی آرام

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

غرور - 5/5/85

دلم برای غربت چشمانت تنگ شده 

نه گمان کنی که عاشقت شده باشم 
تنها دلم از دوری لبخند شیرینت پر از غم است 
و با فکر دستان سبزت می لرزد 
شاید نگفته باشم 
اما فکر تو چون خیالی آبی 
در ذهن پر تلاطم من 
پرواز کنان می گذرد 
نه گمان کنی که عاشقت شده ام 
نه...تنها لبانت که باز می شوند به خنده ای 
دل آشفته ی مرا،فراتر از هر نوازشی آرام می سازد 
گمان نبر که عاشقت شده ام..... 

مطمئن باش...

نظرات 3 + ارسال نظر
arghavan چهارشنبه 6 آذر 1392 ساعت 21:48 http://tabassomikon.blogsky.com

چه لطیف می نویسی دون کیشوت ِ مهربان :)

ممنونم :) لقبی که بهم دادی رو خیلی دوست داشتم

ریحان پنج‌شنبه 30 آبان 1392 ساعت 22:26 http://talkham.blogfa.com

دل آشفته ی مرا :((

نسیم سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 20:52 http://nazofa.blogfa.com

سلام دوستم به منم سر بزن خوشحال میشم. موفق باشی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.