جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی
جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی
وقتی
جاده ها
نقش ماری وسوسه گر را
بازی می کنند
آخر
چه انتظاری
از این آدم پر واژه
داری؟
عزیزکم، بانو!
من از دستان گِلی عشق متولد شده ام
باید هم شاعر میشدم!
حالا جایی میان خواب هایم
خانه کرده ای
که چه شود؟
هبوط کن.
دیر میشود به خدا!
دارم پا به پا میکنم...
وسوسه ی راه های شمالی رهایم نمی کند...