یک شاعرانه ی آرام

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی
یک شاعرانه ی آرام

یک شاعرانه ی آرام

جایی برای دل نوشت ها و شاعرانه هایم با کمی دیوانگی

پاییز سخت

،از جایی که هستم

تا جنون فاصله ای نیست؛

وقتی

هوا اینقدر دو نفره است

و من اینقدر تنها

و باید هر روز از

ولیعصر برگ ریز

عبور کنم.

- کاش فقط همین بود

این شب ها به درختان رنگ نارنجی پاشیده اند-

هی روزگار عجیب....

به خدا

گاهی فاصله ی دو بغضم

آنقدر کم می شود

که نفس کم می آورم....

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.